رؤسای قوه قضائیه وکیل آنلاین مجله حقوقی

هر صاحب منصبی در نظام اسلامی امانتی کمرشکن بر عهده دارد

12:00 - 30 آذر 1397
کد خبر: ۴۷۷۷۵۱
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: هر صاحب منصبی در نظام اسلامی امانتی کمرشکن و مسئولیتی دشوار برعهده دارد، به همین دلیل باید دارای صفات برجسته و آزموده شده‌ای باشد.

هر صاحب منصبی در نظام اسلامی امانتی کمرشکن بر عهده داردبه گزارش خبرنگار  فرهنگی ،  محسن اسماعیلی عضو مجلس خبرگان رهبری  در کلاس شرح نهج البلاغه شرح داد:
امام علی علیه السلام ناتوانی زمامداران را یکی از موارد قابل نقد دانسته است؛ زیرا اولاً؛ کارآمدی یکی از پایه های مشروعیت است و حاکم ناکارآمد نامشروع نیز هست. ثانیاً؛ نقد صاحبان قدرت و کارگزاران حکومت مصداق بارز و اتمّ امر به معروف و نهی از منکر و حق و بلکه تکلیف همگانی است.

کارآمدی؛ شرط مشروعیت زمامداران

مشروعیت اصل حکومت یا متشرع بودن افراد دلیل کافی برای جواز تصدی منصب های عمومی نیست. علاوه بر اینها، به حکم کتاب و سنت توانایی و قدرت نیز شرط است. این شرط لازمی است که در انتخاب ها و انتصاب های الهی نیز رعایت شده است؛ چنانکه وقتی گروهی از بنی اسرائیل از پیامبرشان خواستند تا فرمانروایی برای آنان تعیین کند، پیامبرشان به آنها گفت: خدا طالوت را بر شما برگزیده، «وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ»؛ و او را در علم و قدرت جسمی وسعت بخشیده است.

پس خدا نیز کسی را منصوب می کند که هم دانش و تخصص لازم را داشته باشد و هم توانایی جسمی برای اجرای مأموریت را. این ملاکی است که همه باید رعایت کنند؛ هم کسانی که خود را داوطلب تصدی مناصب عمومی می کنند و هم کسانی که دیگران را برای این کار نامزد و معرفی می کنند.

برای همین است که وقتی عزیز مصر به حضرت یوسف علیه السلام پیشنهاد پذیرش مسئولیتی درکشور را داد، آن حضرت گفت: مرا سرپرست خزائن این سرزمین قرار ده، چرا که هم توانایی حفظ سرمایه ملی را دارم و هم علم لازم برای آن را.

همچنین وقتی یکی از دو دختران شعیب علیه السلام خواست پیشنهاد استخدام حضرت موسی علیه‌السلام را به پدر خویش بدهد، همین دو استدلال را به عنوان دلایل توجیهی خویش ارائه داد. دین ما دینی است که برای استخدام یک چوپان، احراز قدرت و توانایی و نیز امین و متعهد بودن را شرط می داند؛ چه رسد به مناصب بالاتر!

هر صاحب منصبی در نظام اسلامی امانتی کمرشکن و مسئولیتی دشوار برعهده دارد. به همین دلیل باید دارای صفات برجسته و آزموده شده‌ای باشد. این صفات را می‌توان در تخصص(علم)، تعهد(عدالت)، و کارآمدی(قدرت) خلاصه كرد.

اهمیت کارآمدی، کمتر از تعهد و تخصص نیست و انسان متعهد و متخصصی که قدرت اجرایی کردن طرح‌های خود یا الزامات قانونی را نداشته باشد، فاقد کفایت لازم برای تصدی مناصب نظام اسلامی است و لذا در حدیث مهمی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «براى من فرقى نمى كند كه چیزی یا کاری را به خائن بسپارم، یا به كسى كه خائن نیست اما قدرت لازم را نداشته و آن را ضایع می کند.»

علی علیه‌السلام می‌فرماید: «أَیهَا النَّاسُ، إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهَذَا الْأَمْرِ، أَقْوَاهُمْ عَلَیهِ وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِاللَّهِ فِیهِ»؛ اى مردم، سزاوارترین کس براى خلافت، تواناترین افراد بر این امر و داناترینشان به فرمان خداست.

ناتوانی و نادانی صاحبان قدرت موجب عوض شدن جای اولویت‌ها و انتخاب زیردستانی مانند خودشان می گردد و عاقبت منجر به پشت کردن افکار عمومی به آنان می شود.

نقد کارآمدی؛ تکلیف همگانی

بنابر آنچه گفته شد، نقد کارآمدی صاحب منصبان یک حق و بلکه تکلیفی همگانی است. امام می‌گفت: «حَقِّی علَیکم فالوَفاءُ بالبَیعَةِ، و النَّصیحَةُ فی المَشهَدِ و المَغیبِ»؛ اى مردم! حقّ من بر شما این است که به بیعت خود وفادار و در حضور و غیاب خیرخواه من باشید.

«النَّصیحَةُ فی المَشهَدِ و المَغیبِ» را می توان به معنای نقد علنی و غیر علنی هم معنا کرد. او از منصوبان خویش نیز همین رامی خواست. برای نمونه: «به مالک، والى و استاندار مصر که از طرف او تعیین شده است، مى‏ نویسد: ... به مردم جرأت و شهامت بده، میدان را براى اعتراض مردم باز کن، بگذار بیایند حق خودشان را از تو مطالبه کنند و نترسند. چرا باید مردم از والى و حاکم خودشان ترس و رعب داشته باشند؟ بعد مى‏گوید: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (ص) یقُولُ فِی غَیرِ مَوْطِنٍ لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لَا یؤْخَذُ لِلضَّعِیفِ فِیهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِی غَیرَ مُتَعْتَع؛ من از رسول خدا مکرر شنیدم که مى‏ فرمود: هرگز ملتى به قداست نخواهد رسید تا آن وقتى که وضع آن ملت به حالتى درآید که ضعفا و ناتوانان حقشان را از اغنیا و اقویا بگیرند، بدون آنکه لکنتى به زبانشان بیفتد.»و باز به مالک فرمود که برای انتخاب نزدیکان و محرمان خلوت خویش چه شرایطی را در نظر بگیرد و سپس فرمود: «از میان آنها کسی باید به تو نزدیک تر و محبوب تر باشد که سخن تلخِ حق را به تو بیشتر بگوید و در آنچه خداوند از دوستانش نمى پسندد و به گونه اى از تو سر مى زند، كمتر یارى ات دهد ؛ و به پارسایان و راستگویان بپیوند و آنان را چنان بپرور كه تو را فراوان نستایند ، و با ستودن كار بیهوده اى كه نكرده اى، خاطرت را شاد ننمایند كه ستودنِ فراوان، خودپسندى آرَد و به خودخواهى وا دارد.».

این گزارش به همت علی جعفرآبادی از شرکت کنندگان در کلاس شرح نهج البلاغه در موسسه سرچشمه برگزار می شود تهیه شده است. 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *