شش دلیل برای تقویت اقتصاد منطقه‌ای

8:52 - 22 دی 1400
کد خبر: ۷۸۸۶۱۱
ابراهیم رزاقی در یادداشتی نوشت: الزام اقتصادمحور شدن سیاست خارجی کشور ما که دولت سیزدهم به جد در حال پیگیری آن است، عبارت است از وزن دادن به نقاط مشترک و پیوند‌های منطقه‌ای و دینی، منافع اقتصادی دو و چندجانبه را در صدر قرار دهیم.

_ ابراهیم رزاقی در روزنامه حمایت نوشت: ایران از غرب و جنوب غربی با کشور‌های خاورمیانه، از شمال با آسیای مرکزی و قفقاز و از شرق با افغانستان و پاکستان همسایه است و این تعداد نسبتاً پرشمار از همسایگان می‌طلبد که محور سیاست خارجی خود را بر روابط اقتصادی ناظر به اشتراکات قومی و مذهبی بنا کنیم.

تضاد‌های هویتی که برخاسته از تفاوت این دیدگاه است باعث شده تا کشور‌های این منظومه بجای آنکه به سمت همکاری اقتصادی پیش بروند، بعضاً به رقیب و حتی دشمن یکدیگر در این حوزه بدل شوند. بنابراین، الزام اقتصادمحور شدن سیاست خارجی کشور ما که دولت سیزدهم به جد در حال پیگیری آن است، عبارت است از وزن دادن به نقاط مشترک و پیوند‌های منطقه‌ای و دینی، منافع اقتصادی دو و چندجانبه را در صدر قرار دهیم.

اگر نگوییم همه، اکثریت قریب به‌اتفاق کشور‌های همسایه، برای تعامل و تبادل با ایران متمایل هستند، ولی در مواردی هم نیاز است برای جلب اعتماد متقابل، تلاش مضاعفی صورت گیرد. همسایگان ایران در قفقاز و آسیای مرکزی مشتاق‌اند از وابستگی خودبه درآمد‌های نفت و گاز بکاهند و به درآمدهایشان تنوع بدهند. از این رو، تعامل منطقه‌ای ما با کشور‌ها می‌تواند لازم و ملزوم یکدیگر باشد و ایران نیز برای برخورداری از اقتصاد متنوع، ضروری است ایجاد زیرساخت‌های تجاری با همسایگان را پیگیری کند.

با این وصف، از یک‌سو لازم است که پیمان‌های منطقه‌ای که در حال حاضر عضو آن هستیم را تقویت کنیم - پیمانی همچون اکو که فعال است، اما به‌اندازه‌ای که باید، تقویت نشده – و از سوی دیگر، نقش‌آفرینی در پیمان‌های منطقه‌ای جدید شامل اتحادیه اوراسیا یا ابتکار چین در احیای جاده ابریشم را در دستور کار جدی قرار دهیم. بنابراین، این سؤال مطرح می‌شود که چرا نگاه به شرق و سیاست مراعات همسایگان در مبحث اقتصادی حائز اهمیت است؟ برای اتخاذ چنین رویکردی چند دلیل متقن و محکم وجود دارد.

۱. آسیا مأوا و مسکن حدود ۶۰ درصد از جمعیت جهان است که بالغ‌بر قریب به ۴.۵ میلیارد نفر می‌شود. این حجم از جمعیت، بازار بزرگی است که در همسایگی ما وجود دارد و از حیث وسعت و مقدار، از بازار‌های هدف غربی بزرگ‌تر است. آمریکا و اروپا درمجموع، نزدیک به ۱.۳ میلیارد نفر جمعیت دارند و قابل‌مقایسه با بازار سهل‌الوصول منطقه به‌ویژه شرق آسیا نیست.

۲. بسیاری از مناسبات و منافع کشور‌های همسایه در غرب و شرق آسیا به دلیل مؤلفه‌های قرابت، مجاورت، نزدیک بودن پیوندها، پایین بودن هزینه‌های ترانزیتی و مواردی ازاین‌دست، ارزش‌افزوده تجارت با همسایگان و متحدان منطقه‌ای را افزایش داده و می‌تواند بسترساز مناسبات اقتصادی بهتری در مقایسه با غرب باشد. این در حالی است که هم‌افزایی در مسیر تقویت روابط تجاری، به کاهش آسیب‌پذیری ایران از تحریم‌ها کمک شایانی می‌کند.

۳. کشور‌های غربی عموماً از قدرت‌های صنعتی به شمار می‌آیند که ارتباط ما با آن‌ها غالباً از نوع تأمین مواد اولیه صنایعشان و واردات محصولات مصرفی کمپانی‌های بزرگ اروپایی و آمریکایی است. علاوه بر این، به جهت قدمت صنایع غربی، این امکان به‌صورت کامل و همه‌جانبه وجود ندارد که با محصولات آن‌ها رقابت کنیم و صادرات صنعتی به آنجا داشته باشیم. این فرایند موجب می‌شود که اقتصاد کشورمان تضعیف‌شده و به بیکاری دامن زده شود. بر همین مبنا، برقراری پیوند‌های تجاری، توازن و رقابت چشمگیری را برای کشورمان شکل می‌دهد که در حقیقت یک معامله دو سربرد برای طرفین و طرف‌های تجاری به شمار می‌آید.

۴. رقابت دائمی میان شرق و غرب از یک طرف و وابستگی کمتر کشور‌های منطقه به‌ویژه همسایگان شرقی نسبت به اروپا به آمریکا از سوی دیگر، باعث شده تا همسایگان و دولت‌های محلی و منطقه‌ای، به شرکایی قابل‌اطمینان‌تر نسبت به کشور‌های غربی و اتحادیه اروپا بدل شوند.

فراموش نکرده‌ایم زمانی که آمریکا به اعمال فشار حداکثری افتخار می‌کرد، اروپا تحریم‌های کاخ سفید را در قبال ایران، طابق النعل بالنعل اجرا می‌نمود، ولی کشور‌های شرقی و منطقه‌ای در همان زمان و همین حال تعامل دوستانه‌ای با ایران برای دور زدن تحریم‌ها داشتند و دارند. کشوری مثل چین که با وجود ریسک بالا، اقدام به خرید نفت از ایران می‌کند و همچنین روسیه، دو قدرت بزرگ جهانی با حضور قدرتمند در عرصه‌های بین‌المللی هستند و تجربه چند ماه اخیر پس از استقرار دولت سیزدهم نشان داد که می‌توان روی آن‌ها برای رفع نیاز‌های اقتصادی در دوران تحریم و حتی پس از آن حساب باز کرد.

۵. کشور‌های منطقه، رنگین‌کمانی از واحد‌های پولی متنوع برای پیمان‌های پولی دو یا چندجانبه هستند و تشکیل چنین پیمان‌هایی می‌تواند به کاهش و از بین بردن فشار تحریمی آمریکا کمک کند. این موضوع از آنجا حائز اهمیت است که کانال اصلی اثرگذاری تحریم‌ها، اختلال در بازار دلار و تغییر در قیمت این ارز خارجی است و تکثیر پیمان‌های پولی بر مبنای ارز‌های محلی و دو جانبه، زنجیره‌ای محکم برای انفکاک از دلار را فراهم می‌کند و از این منظر، اقتصاد کشورمان هر چه بیشتر به سمت مصون ماندن از تکانه‌های خارجی پیش خواهد رفت.

۶. سیاست استراتژیک و هوشمندانه ارتقاء روابط با همسایگان، علاوه بر مزیت‌های فوق، مجال عرض‌اندام و اعمال‌نفوذ بازیگران بدنام و قدرت‌ها را می‌کاهد و تحکیم روابط اقتصادی حتی ضریب امنیت کشورمان را افزایش می‌دهد. رژیم صهیونیستی در حال حاضر، سرگرم طراحی برای مصالحه با همسایگان ایران است و از امارات و جمهوری آذربایجان گرفته تا امارات، درصدد است دامنه نفوذ خود را برای تحدید مزیت‌های امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشورمان گسترش دهد. علاوه بر این اقدامات بین‌المللی، چند الزام داخلی مهم را نیز باید رعایت کنیم که مهم‌ترین آن، عبارت است از ثبات در مدیریت کلان اقتصادی. سیاست‌های اقتصادی کشورمان در گذشته دچار تلاطم و فراز و فرود بوده و این نوسان باعث شده بود تا میل چندانی برای همکاری با ایران وجود نداشته باشد. وحدت رویه، پرهیز از چندصدایی در داخل و تصمیمات یکپارچه و قابل‌اجرا، این پالس را به کشور‌های دیگر می‌دهد که ثبات در کشورمان ریشه دوانده و فرصت‌های جدیدی برای تحرک به اقتصاد منطقه‌ای ایجادشده است.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *